شرایط عزل قیم

مقدمه‌ای بر شرایط عزل قیم

امروز قصد داریم در این مقاله اطلاعاتی را راجع به شرایط عزل قیم با شما به اشتراک بگذاریم. برای ورود به بحث جا دارد کمی در مورد قیم و وظایف او با یکدیگر صحبت کنیم. در قانون مدنی کشور ما افرادی تحت عنوان محجور شناخته می‌شوند. این افراد به دلیل پاره‌ای از مسائل نمی‌توانند در امور مالی یا امور غیر مالی خودشان دخل و تصرف داشته باشند. قانون گذار مصلحت این افراد را در این می‌داند که تصرفات لازم برای انجام امور یاد شده به کمک سایر افراد صورت پذیرد. افراد محجور شامل اشخاص صغیر، مجنون و غیر رشید هستند. افراد صغیر از نظر قانونی کسانی هستند که هنوز به سن بلوغ نرسیده باشند.

فرد غیر رشید که ممکن است او را به نام سفیه هم بشناسند از دخل و تصرف مالی در امور خود ممنوع است. زیرا هوش اقتصادی مناسبی ندارد. افراد مجنون هم در مقابل افراد عاقل قرار دارند. در ماده ۱۲۱۸ قانون مدنی برخی موارد جهت نصب قیم تعیین شده اند. اولین مورد، نصب قیم برای افراد صغاری است که فاقد ولی خاص باشند. دسته‌ی دوم هم افراد مجنون و سفیه هستند. این دو گروه نیز نباید ولی خاص داشته باشند. بعلاوه اگر فردی مجنون است جنون او و اگر فردی سفیه است سفاهت او به دوران کودکی او برگردد. دسته‌ی سوم نیز افراد مجنون و غیر رشیدی هستند که مشکلات آن‌ها به دوران کودکی برنگردد.

شرایط عزل قیم (2)
شرایط عزل قیم (2)

ولی خاص و اختیارات قانونی او

در ادامه بحث شرایط عزل قیم جا دارد که با مفهوم ولی خاص هم آشنا شوید. به پدر و جد پدری ولی خاص می‌گویند. اگر فرد محجور پدر و جد پدری نداشته باشد، باید برای او فرد دیگری که واجد صلاحیت است را به عنوان قیم نصب کنند. اگر فرد محجور پدرش فوت کند، پدربزرگش قیم او خواهد شد. البته واضح است که منظور ما پدربزرگ پدری است. اگر پدربزرگ فوت کرده باشد اما طی وصیت خود شخصی را برای اداره کردن امور محجور تعیین کرده باشد، به آن شخص وصی می‌گویند. باز هم ممکن است حالت دیگری وجود داشته باشد. فرض کنید پدر و جد پدری در قید حیات نباشند و در وصیت خودشان هم کسی را برای اداره امور محجور تعیین نکرده باشند. در این وضعیت دادگاه فردی را تحت عنوان قیم برای انجام امور مربوط به نمایندگی شخص تعیین خواهد کرد. این قبول مسئولیت به موجب قیم نامه انجام می‌پذیرد.

اختیارات و وظایف قیم

قبل از اینکه شرایط عزل قیم را بررسی کنیم، به بحث اختیارات و وظایف او می‌پردازیم. مهم‌ترین وظیفه قیم اداره کردن اموال مولی علیه یا همان شخص محجور است. از نظر قانونی امکان انجام معاملات مالی در خصوص اموال منقول و غیر منقول محجور از جانب قیم وجود دارد. فروش اموال ضایع شدنی محجور از دیگر وظایفی است که قیم مکلف به انجام آن می‌باشد. پس از فروش اموال ضایع شدنی قیم باید مال دیگری را جایگزین نماید یا پول حاصل از فروش را به مصلحت مولی علیه خرج کند. قیم لازم است نهایت تلاش خود را برای تربیت و اصلاح حال محجور به کار گیرد.

اگر محجور قصد اشتغال به انجام کاری را داشته باشد قیم با بررسی مصلحت او می‌تواند به محجور اجازه اشتغال دهد. امور مربوط به طلاق و یا ازدواج محجور نیز در حیطه اختیارات قانونی قیم قرار دارند. البته این امور باید با صلاحدید پزشک انجام شود. هم‌چنین اجازه دادستان نیز ضروری است. برای انجام اموری که به آن‌ها اشاره کردیم قیم می‌تواند اجرت یا دستمزد مطالبه کند. میزان اجرت یا دستمزد هم با توجه به شرایط قیمومت تعیین می‌شود. قیم از یکسری اختیارات نیز ممنوع است. برای مثال نمی‌تواند از طرف محجور با خودش معامله کند. هم‌چنین ختم کردن دعوایی در رابطه با محجور به صلح از جانب قیم فقط با اجازه دادستان ممکن است. در تعیین شخص قیم هم خویشاوندان فرد محجور دارای اولویت هستند.

شرایط عزل قیم (1)
شرایط عزل قیم (1)

بررسی شرایط عزل قیم

شرایط عزل قیم در قانون مدنی به صراحت مورد اشاره قرار گرفته است که به بیان این شرایط خواهیم پرداخت. ماده قانونی مربوط به شرایط عزل قیم، ماده ۱۲۴۸ قانون مدنی است. در بند اول این ماده یکی از شرایط، ارتکاب جرم توسط قیم است. ارتکاب جرم توسط قیم باید منجر به صدور حکم محکومیت قطعی شده باشد. جرایم مورد اشاره در این بند شامل ورشکستگی به تقصیر و تقلب، جنحه نسبت به اطفال، سرقت، اختلاس، کلاهبرداری، خیانت در امانت و انجام اعمال منافی عفت است. البته ممکن است شخص قیم به عللی غیر از آن چه که اشاره کردیم، محکوم شود و نتواند امور مالی فرد را اداره کند. اگر قیم ورشکسته اعلام شود باعث عزل او خواهد شد.

عدم امانتداری از شرایط عزل قیم است. گاهی اوقات ممکن است فرد قیم فاقد امانتداری شناخته شود. در این حالت قیم از سمت خود بیرون خواهد شد. هم‌چنین ممکن است احراز شود که قیم این صلاحیت را ندارد که از اموال فرد محجور نگهداری کند. برخی از افرادی که قیم هستند عمدا مالی از محجور را جزء دارایی او معرفی نمی‌کنند. یا کاری می‌کنند که مالی عمدا در زمره دارایی فرد ذکر نشود. این موارد از شرایط عزل قیم هستند. اگر دادگاه از قیم تقاضای تضمین کند و فرد در دادگاه به این منظور حاضر نشود و غیبت کند، عزل خواهد شد. فرد قیم موظف است تا حساب امور را به دادستان یا نماینده او ارائه نماید‌. اگر این کار توسط قیم تا ۱ ماه پس از تقاضا صورت نگیرد با درخواست دادستان عزل قیم انجام می‌پذیرد.

بررسی شرایط انعزال قیم

در بخش قبل به شرایط عزل قیم اشاره کردیم. علاوه بر نکاتی که پیش از این مورد اشاره قرار دادیم برخی نکات دیگر در این راستا وجود دارند. مواردی که در این بخش بررسی می‌کنیم شرایط انعزال قیم هستند. عزل قیم با حکم دادگاه صورت می‌گیرد. در حالی که انعزال قیم نیازی به حکم دادگاه ندارد و به صورت خودکار انجام خواهد شد. یکی از این شرایط زمانی است که قیم فرد محجور، دچار جنون یا همان دیوانگی شود. حالت دیگر زمانی است که خود قیم سفیه یا غیر رشید تلقی شود‌. زمانی که این مشکلات به وقوع بپیوندند بدون اینکه نیازی به حکم محکمه باشد، قیم منعزل خواهد شد. در این شرایط فرد دیگری به عنوان قیم شخص محجور انتخاب می‌شود.

The post شرایط عزل قیم appeared first on گروه وکلای پارسا.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *