دادخواست رفع توقیف ملک
در این مطلب به بررسی ابعاد مختلف دادخواست رفع توقیف ملک، پرداخته شده است. آيين دادرسي در دعاوى حقوقى و كيفرى قواعدي براى احقاق حق خواهان يا شاكى تعيين نموده است. يكى از اين قواعد، توقيف ملك میباشد.
در مواردى كه بيم تضييع حق مدعى مطرح باشد، خواهان همزمان با طرح دعوى اصلي، دادخواست تامين خواسته را نيز مطرح مي كند. در صورتى كه براى دادگاه اثبات شود که مديون قصد فرار از دین دارد. همینطور به این قصد، اقدام به انتقال اموال خود نمايد، با طى تشريفات قانونى، دادگاه دستور توقيف اموال را صادر مي كند. قانونگذار براى توقيف اموال، شرايطي لحاظ كرده است.
يكى از اين شرايط، استناد به سند رسمى میباشد. مثال این مورد، مطالبه وجه چك است. این مطالبه باید به استناد چك صادره از طرف مديون يا ظهرنويسي چك توسط مديون باشد. چرا كه چك سند رسمى محسوب مىشود. مثال دیگر در این مورد، مطالبه مهريه به استناد عقدنامه رسمى است. زیرا عقدنامه هم جزو اسناد رسمى محسوب میشود. دادگاه رسيدگى كننده بنا به دادخواست خواهان يا شكوائيه شاكى، اقدام به صدور دستور توقيف اموال مي نمايد.
دادخواست رفع توقیف ملکو معرفی اموال قابل توقیف
در ادامه مطلب دادخواست رفع توقیف ملک، لازم است اشارهای به اموال قابل توقیف شود. اموالى كه مالكيت مديون براى دادگاه محرز باشد، قابل توقيف هستند. اين اموال مىتوانند اموال منقول از قبيل خودرو، تجهيزات كارخانه، اجناس يك فروشگاه، حساب بانكى، وديعه مسكن و دفتر كار، اوراق سهام و… باشند. همینطور این اموال میتوانند، اموال غير منقول؛ از قبيل خانه، مغازه، دفتر كار، زمين و… باشند.
اين دستور توقيف اموال تا پايان مراحل رسيدگى لازم الاجرا است. در مواردى كه اموال توقيف شده، اموال منقول فاقد سند رسمی باشند، پس از توقيف، در اختيار امين به صورت امانت قرار داده مىشوند. امين اموال، ضامن حفظ و حراست از این اموال است. امین در صورت دخل و تصرف يا از بين بردن مال، متهم به خيانت در امانت میباشد.
در مواردي كه اموال توقيف شده، اموال منقول داراى سند رسمى مانند خودروى سوارى، موتورسيكلت و… باشند. همینطور اموال غير منقول، مانند خانه، مغازه و… باشند، عموماً توقيف از نقل و انتقال هستند. البته لازم به ذکر است که تا پايان رسيدگى، مديون امكان استفاده و بهره برداري از این اموال را خواهد داشت.
مواردی که موجب منتفی شدن قرار توقیف اموال میشوند.
پس از پايان مراحل رسيدگى به دادخواست رفع توقیف ملک، در صورت به وجود آمدن یکسری شرایط، موضوع توقيف اموال هم منتفى میشود. این شرایط عبارتند از:
در مواردى كه خوانده يا متهم به هر دليلي از اتهام وارده مبري شود.
دعوى خواهان از نظر دادگاه وارد نباشد و نهايتاً حكم به نفع خوانده يا متهم صادر شود.
به نحوى رضايت خواهان جلب شود و دادخواست يا شكوائيه را مسترد نمايد.
مديون (خوانده يا متهم) به نحو ديگرى دين خود را ادا نمايد. در پی آن احكام صادره از طرف دادگاه قطعيت پيدا كند يا به هر جهتى قرار صادره از طرف مرجع صالح، قطعى شود.
در برخى موارد مانند املاک، خودرو و… كه داراي سند رسمى هستند، دستور توقيف از طرف دادگاه به اداره ثبت اسناد رسمى ابلاغ میشود. لذا شخصى كه اموالش توقيف شده بايستى دادخواست طرح و درخواست صدور حكم رفع توقيف نمايد.
لازم به توضيح است، مواردى هم پس از صدور حكم دادگاه، منجر به صدور دستور توقيف ملك مىشوند. به طور مثال؛ شخصى با داشتن رسيد يا نوشته يا اسناد بانكى ادعاى طلب از مديون را دارد. دادگاه پس از طى مراحل رسيدگى حكم به محكوميت خوانده ميدهد. راى صادره، پس از انقضاء مدت قانونى يا پس از تاييد در محاكم تجديد نظر، قطعيت پيدا ميكند. خواهان دعوى از دادگاه درخواست صدور اجرائيه مىنمايد. پرونده جهت طى مراحل اجرایي به اجراى احكام ارجاع مىشود .در اين مرحله خواهان با معرفى ملك، از مديون درخواست توقيف ملك مى نمايد. پس از صدور استعلام و دريافت پاسخ آن و احراز مالكيت مديون، دستور توقيف ملك صادر مىشود.
نحوه طرح و پيگيرى دادخواست رفع توقیف ملک
در ادامه توضيحى مختصر در خصوص، نحوه طرح دادخواست رفع توقیف ملک و پیگیری آن، به طور مختصر ارائه میگردد. همانطور كه گفته شد پس از پايان مراحل رسيدگى در مواردى كه راى دادگاه به نفع شخصى است كه ملك وى توقيف شده يا در مواردي كه به نحوى دين پرداخت شود يا مدعى اعلام رضايت نمايد، توقيف ملك ديگر موضوعيتى ندارد. اما به جهت سير مراحل قانونى و اداري ميبايستى اقداماتى انجام شود. شروع اين روند با طرح دادخواست رفع توقیف ملک است.
شخصى كه ملك او توقيف شده، باید به دفاتر خدمات قضايي يا دادگسترى (در مناطقى كه دفاتر خدمات الكترونيك قضايي وجود ندارد)، مراجعه کند. در آنجا باید دادخواست رفع توقیف ملک را تقديم نمايد. در دادخواست تقديمى مىبايستى ادله مثبته قيد و مستندات، ضميمه دادخواست شوند. اين مستندات عبارتند از:
حكم قطعيت يافته دادگاه بدوى يا راى دادگاه تجديد نظر كه حكايت از عدم محكوميت خوانده داشته باشند. رضايت نامه رسمى خواهان كه بر اعلام رضايت دلالت داشته باشد.
صورتجلسه دادگاه يا شعبه اجراى احكام مبنى بر پرداخت تمام و كمال دين از طرف مديون.
پس از طى مراحل قانونى، در صورتى كه دادخواست ارائه شده از طرف دادگاه مورد پذيرش قرار بگيرد، راى رفع توقيف ملك، صادر مىشود.
راى صادره، توسط خواهانِ دادخواست رفع توقیف ملک، به اداره ثبت اسناد و املاك ارجاع ميشود. منظور از خواهان همان مالك رسمى ملك يا نماينده قانونى يا وكيل وى مي باشد. اداره اموال و املاك توقيفى، بنا به راى صادره از سوى دادگاه دستور رفع توقيف ملك را صادر مىنمايد. پس از آن، ملك مجدداً به صورت رسمى به تصرف مالك آن در میآید.
سخن پایانی
در این نوشتار ما سعی کردیم به تمامی ابعاد دادخواست رفع توقیف ملک، بپردازیم. دنیای حقوق دارای گستردگی میباشد. همینطور مسائل مربوط به آن پیچیده هستند. لذا توصیه میکنیم در صورتی که درگیر پروندههای مختلف حقوقی از جمله دادخواست رفع توقیف ملک شدید، حتما از افرادی که در این زمینه اطلاعات و دانش کافی دارند، کمک بگیرید.
در صورتی که بخواهید شخصا و بدون دانش کافی اقدام به طرح دادخواست رفع توقیف ملک کنید، با مشکل مواجه خواهید شد.
The post دادخواست رفع توقیف ملک appeared first on گروه وکلای پارسا.