سکوت وزیر اقتصاد در وضعیت بحرانی!

وزارت اقتصاد یکی از سه ضلع اداره اقتصاد کشور است. بیشک در این سالها نمیتوان از وزارت اقتصاد بهتنهایی خواست که مشکلات اقتصادی را حل کند. در این دنیای بههمتنیده، تا امنیت سرمایهگذاری و منابع نباشد، سیاستگذاری کاری نشدنی است. سالهاست تحریم کمر ملت را شکسته و مسئولان اقتصادی در ردههای چندمِ حل عملی مشکلات قرار گرفتهاند.
تحریمکنندگان هم بهتر از ما میدانند چه کنند و چگونه تحریم اعمال نمایند تا فشار اقتصادی بر گرده مردم بیشتر شود.
البته نقش سیاستگذاران اصلی و انتخاب خطمشی همکاری یا ستیز با دنیا، بهانه را به دست تحریمکنندگان میدهد. اما وزرای اقتصادی حتماً این مشکلات را میدانند که داوطلب این شغل شدهاند تا اگر نه همه مشکلات را، بخشی از آن را بتوانند حل نمایند.
مهمتر از حل کردن، در میان گذاشتن واقعیتها با مردم است. روحیه هیچ ملتی با مخفی کردن واقعیت تقویت نمیشود. در دولت فعلی، آدم کارآزمودهای مثل همتی وزیر شد. نمایندگان دو دوره مجلس که از مواضع سیاسی او بیشتر ناراحت بودند، برخاستند و به خاطر حلنشدن مسائل اقتصادی و نرخ ارز، استیضاحش کردند و حذفش نمودند.
ماهها کشور بحرانزده بیوزیر اقتصاد بود. بنا به گفته ظریفی، دوران خوب وزارت اقتصاد همان دوره بود. وزیر جدید را همه بهعنوان کارآشنای اقتصاد میدانستند. از او بهعنوان نفس جدید، راه جدید و دانش جدید در اقتصاد یاد میکردند. من از سران و بزرگان طیفهای مختلف سیاسی این را شنیدهام.
اما تقریباً همه در کنار این اندیشه والای اقتصادی، نگران عدم تجربه و ضعف در اجرا بودند. من نمیدانم داخل کارتابل ایشان چه میگذرد، اما در عمل و در زندگی باید تغییری دیده شود.
یکی از شاخصها در نظر مردم، رشد ارز بود. کسی نمیتوانست باور کند که دلارِ بالای صد و ده هزار تومان را تجربه کنیم.
این البته یک امر موردی است. همه میدانند که شیرِ قیمت دلار دست این وزارتخانه نیست. اگر از تنوره سفر نیویورک دود سفید بلند میشد، قیمت ارزهای خارجی ریزش میکرد.
اما نقد جدی به عملکرد وزارت اقتصاد و آقای مدنیزاده، محافظهکاری آنهاست. در ایامی که قیمت دلار هر روز بالا میرود و گرانی اجناس خارج از تحمل عمده مردم است، وقت سکوت و احتیاط نیست. در این شرایط هر صبح باید وزیر اقتصاد مصاحبه کند، حرف بزند. این سکوتهای محافظهکارانه آسیبزننده است.
ممکن است حرف نو و امیدآفرینی نداشته باشید، اما همین که در بحران، مردم حس کنند دولت با آنهاست، ارزش زیادی دارد. آقای وزیرِ اهل دانش باید بداند هواپیمای در حال پرواز را میخواهد تعمیر کند.
میگویند که ستادهایی برای تغییرات در وزارتخانه ایجاد کردهاند، تصمیم به تغییرات دارند. این حقشان است، اما طول دادن و سست کردن پیکره اجرا به زیان مردم است.
شاید هم بخشی از کار، مشکل رئیسجمهور باشد که بخش اقتصادی را یکدست و همنظر نمیکند. این مشکل شما را هم میدانیم. خودتان و همکارانتان موفق باشید.