لایحه در خصوص دعوای تقابل
دعوا در لغت به معنی دادخواهی، نزاع، ادعا کردن و خواستن می باشد. اما در علم حقوق به معنای عملی است که برای اثبات حقی انکار شده و یا مورد تجاوز واقع شده توسط فردی مدعی، صورت می گیرد. دعوای تقابل، دعوایی است که در مقابل دعوای اصلی مطرح می شود. این دعوا در مرحله بدوی رخ داده و جنبه های گوناگونی را پوشش می دهد. در حقیقت باید منشأ دعوای تقابل با دعوای اصلی یکی بوده و یا با یکدیگر ارتباط کامل داشته باشند. هم چنین شامل دعوای فسخ، تهاتر و دعوای صلح نباشد. در این نوشتار در نظر داریم ضمن آشنایی با دعوای تقابل، به بررسی لایحه در خصوص دعوای تقابل نیز بپردازیم. با ما همراه باشید.
دعوای تقابل
پیش از بررسی لایحه در خصوص دعوای تقابل، به اختصار دعوای تقابل را بررسی می نماییم. دعوای تقابل به دعوایی گفته می شود که از طرف خوانده و در مقابل دعوای اصلی خواهان مطرح شده تا از این طریق پاسخ خواهان داده شود. به بیان ساده تر، هنگامی که خواهان علیه خوانده دعوایی را مطرح کند، خوانده نیز با دلایلی که ارائه می کند، در مقابل ادعای خواهان اقامه دعوا نماید. هم چنین امکان دارد که این دعوا برای پاسخگویی به دعوای دیگری که دعوای اصلی نام دارد، اقامه شود. و یا الزام خواهان در کنار پاسخگویی، انجام کار یا پرداخت چیزی باشد. بنابراین منشأ دعوای تقابل با دعوای اصلی یکی بوده و تفاوت در نوع محکومیت آن ها می باشد. به این صورت که خوانده این حق را دارد که در مقابل ادعای خواهان، اقامه دعوای جدیدی را نماید؛ اما باید یک منشأ داشته باشد.
علاوه بر این موارد، ممکن است دعوای خوانده در مقابل خواهان برای کم نمودن محکومیت خوانده، تخفیف در مجازات، تحصیل حکم محکومیت خواهان اصلی به امتیاز دادن و به طور کلی جلوگیری از محکومیت، علیه خواهان اقامه گردد. در حقیقت خوانده این حق را دارد که در تقابل با ادعای خواهان، اقامه دعوا نماید. باید خاطر نشان ساخت در صورتی که دعوای خوانده ارتباط کامل با دعوای اصلی داشته یا ناشی از یک منشأ باشد، همانند دعوای اضافی در یک دادگاه به آن رسیدگی می شود. فقط در صورت عدم صلاحیت ذاتی دادگاه، دادگاه دیگری رسیدگی به آن را بر عهده می گیرد.
لایحه در خصوص دعوای تقابل
در حقیقت هنگام نوشتن لایحه در خصوص دعوای تقابل باید نکاتی را مورد توجه قرار داد. یکی از مهم ترین نکات این است که رسیدگی به دعوای اصلی و دعوای تقابل در یک دادگاه صورت می گیرد. مگر زمانی که دعوای مطرح شده خارج از صلاحیت ذاتی دادگاه باشد. هم چنین ارتباط کامل دعوای اصلی و دعوای تقابل، هنگامی محرز خواهد شد که تصمیم گیری در خصوص آن ها، به دیگری مربوط باشد. به عنوان مثال، دادخواست الزام به تمکین و درخواست نفقه، منشأ یکسانی داشته و هر دو از دعاوی خانواده می باشند.
یکی دیگر از نکات ضروری برای نوشتن لایحه در خصوص دعوای تقابل این است که خواهان باید طرح دعوا کرده و پس از آن خوانده در مقابل دعوای اصلی خواهان، دعوای تقابل را مطرح نماید. یادآوری این نکته ضروری است که ادعای خوانده نباید حالت دفاع از دعوای اصلی را در برداشته باشد. بی تردید دانستن این نکات هنگام نوشتن لایحه در خصوص دعوای تقابل، بسیار مفید خواهد بود.
لایحه در خصوص دعوای تقابل و شرایط آن
پیشتر تا حدودی لایحه در خصوص دعوای تقابل را توضیح دادیم. در ادامه در نظر داریم شرایط دعوای تقابل را بررسی کنیم.
الف) دعوای تقابل از طرف خوانده و علیه خواهان اقامه گردد:
از آن جایی که خوانده می تواند علیه خواهان اقامه دعوا کند، دعوای تقابل باید از طرف خوانده باشد. اگر غیر این باشد، دعوای تقابل نامیده نمی شود. این دعوا در ردیف دعاوی طاری قرار می گیرد. نکته دیگر این است که مرجع رسیدگی به دعوای اصلی و دعوای تقابل، یک دادگاه بوده و همین مسئله موجب صرفه جویی در زمان خواهد شد. هم چنین در نوشتن لایحه در خصوص دعوای تقابل، باید به این مهم توجه نمود که رسیدگی به دعوای تقابل و دعوای اصلی در نهایت صحت و دقت انجام می شود.
ب) دعوای تقابل با دعوای اصلی ارتباط کامل داشته و منشأ واحدی داشته باشند:
در حقیقت ارتباط کامل دعوای تقابل و دعوای اصلی باید به شکلی باشد که اتخاذ تصمیم در یک دعوا، بر تصمیم گرفته شده در دعوای دیگر تأثیرگذار بوده و با یکدیگر مرتبط باشند. نباید فراموش کرد که این امکان وجود دارد دو دعوا با وجود منشأ یکسان، با هم مرتبط نبوده و یا با وجود نداشتن منشأ یکسان، ارتباط کاملی داشته باشند.
ج) دعوای تقابل در زمان مقرر، اقامه گردد:
هنگام نگارش لایحه در خصوص دعوای تقابل، باید این نکته را در نظر داشت که دعوای تقابل می تواند تا اتمام نخستین جلسه رسیدگی ارائه گردد. هم چنین پیش از شروع نخستین جلسه از رسیدگی، می توان دعوای تقابل مرتبط با دعوای اصلی را اقامه نمود. بنابراین در صورتی که دعوای تقابل پیش از شروع جلسه رسیدگی اقامه شده و مهلت کافی برای ابلاغ آن به خوانده وجود داشته باشد، این دادخواست به خوانده ابلاغ می شود. در بسیاری از متون حقوقی آورده شده که دعوای تقابل در مرحله بدوی ممکن بوده و در مراحلی هم چون فرجام خواهی و تجدیدنظر مورد استفاده قرار نمی گیرد.
لایحه در خصوص دعوای تقابل و مرجع صالح رسیدگی به آن
یکی از نکات مهمی که در دعوای تقابل باید مدنظر قرار بگیرد، این است که دعوای تقابل از جمله دعواهای مطرح شده در دعاوی طاری می باشد. در حقیقت مرجع صالحی که مسئولیت رسیدگی به دعوای جدید را دارد، همان دادگاهی است که به دعوای اصلی رسیدگی می کند. در صورت عدم صلاحیت ذاتی دادگاه، دیوان عالی کشور و یا دادگاه تجدیدنظر مسئولیت رسیدگی به دعوای جدید را عهده دار خواهد شد. دعوای جدید در صورتی دعوای تقابل نامیده می شود که با دعوای اصلی مرتبط بوده و منشأ آن ها یکسان باشد. به این صورت که تصمیم گیری در خصوص هریک از دعاوی، در دعوای دیگر مؤثر باشد. به همین خاطر در دعوای تقابل، هدف خوانده پاسخگویی به دعوای خواهان می باشد. دعوای تقابل از جمله دعاوی می باشد که بررسی همزمان آن با درخواست اصلی و ارائه آن می تواند به بهبود فرایند رسیدگی کمک کند.
The post لایحه در خصوص دعوای تقابل appeared first on گروه وکلای پارسا.